در طبیعت همه چیز به شکل متعادلی جاری است از جمله آمدن شب و روز از پی یکدیگر و تغییرات فصول. وقتی هر چیزی در جای
خود قرار دارد تعادل ( Balance)میان چرخه حیات برقرار است. چنانچه با یک رویداد غیر منتظره این تعادل به هم بخورد (مانند جاری شدن
سیل) برای مدتی چرخه متعادل زندگی بهم می خورد و انسان دچار پریشانی می شود. اصولا تعادل به طور فطری در زندگی و طبیعت و انسانوجود دارد و اگر بهم بخورد مشکلاتی برای او پیش می آید. لذا وجود تعادل یکی از الزامات زندگی بشر است. بر همین اساس در هنر نیز
تعادل اجزای اثر نقش عمده ای دارد که می تواند در اثر گذاری مثبت و لازم بر مخاطب مؤثر باشد. در صورت عدم تعادل پیام اثر خدشه دار
می شود. به طور طبیعی انسان هنگام مشاهده چیزها آنها را با محورهای افقی و عمودی و مورب در ذهن خود مقایسه کرده و وجود یا عدم
وجود تعادل را در آنها بررسی می کند. ایجاد تعادل میان نیروهای بصری از وظایف هنرمند است.
هرگاه در یک اثر تجسمی انرژی بصری اجزای آن با یکدیگر و نسبت به کل اثر متعادل باشند، آن اثر دارای ترکیبی متوازن خواهد بود
اگرچه ممکن است اجزای آن نسبت به یکدیگر قرینه نباشند. در واقع توازن، روابط متعادل عناصری بصری است بر اساس میزان تیرگی
روشنی، اندازه، رنگ، جهت، بافت، شکل و فاصله و موقعیت قرار گرفتن در فضای کار. در تصویر -51-انواع روش های متوازن کردن عناصر
بصری دیده می شود.
تصویر -51-انواع روش های ایجاد توازن:
متقارن
غیر متقارن
انواع تعادل: بطور کلی دو نوع تعادل در آثار تجسمی وجود دارد:
تعادل متقارن: سادهترین روش برای ایجاد تعادل بصری است زیرا همه چیز نسبت به محورهای افقی، عمودی و مورب که از وسط اثر
عبور می کند سنجیده میشود. این نوع تعادل کاملاً طبیعی و سهل الوصول است و به راحتی قابل درک می باشد. بطوریکه مخاطب بدون
نیاز به آموزش های خاص آن را درک می کند. بسیاری از آثار نقاشی و معماری قدیم ایران و کلاسیک غرب، طراحی محصول و نقوش فرش
از این نوع تعادل استفاده کرده است (تصویر51و52).
تصویر -52:
تعادل متقارن در نگارگری سنتی ایران (شاهنامه بایسنقری)،
نقاشی کلاسیک غرب (آنژ - مدرسه آتن)،
سر ستون بنای تخت جمشید
در این روش ایجاد تعادل بصری نسبت به محورهای فرضی تعیین نمی شود بلکه بر اساس تیرگی روشنی، اندازه و
سایر موارد اشاره شده در بالا مشخص می شود. به همین دلیل در ترکیب هایی که از این تعادل استفاده کرده اند انرژی بصری، پر تحرک تر
و پویاتری احساس می شود. در این نوع، اثر به صورتی فعال و پیچیده با مخاطب ارتباط برقرار میکند. هرچه تجربه هنرمند در شناخت و کار
با عناصر بصری بیشتر باشد می تواند ترکیب بندی پخته تر و متعادل تری خلق نماید. در هنر معاصر، به واسطه پیچیدهتر شدن جوامع و نگاه
مخاطب آثار هنری، هنرمندان بیشتر از تعادل غیر متقارن بهره می گیرند (تصویر51و53).
تصویر -53-تعادل غیر متقارن در هنر معاصر:
کاندینسکی
بن شان (امریکایی)- آزاد شدن
ونگوگ - کافه شبانه