داده ها در سال های اخیر عناوین زیادی را به خود اختصاص داده اند که شاید به دلیل رشد چشمگیر در دسترس بودن آنها و سهولت نسبی در دسترسی به آنها تقویت شده است. برخی می گویند "داده نفت جدید است" ، برخی دیگر "در داده هایی که به آنها اعتماد داریم" اعلام می کنند و بسیاری دیگر دائماً درباره "داده های بزرگ" صحبت می کنند ، گویی که به خودی خود قدرت حل مسائل کلیدی روز را دارد. اما ، آیا واقعاً جواب این است؟
داده های خام آن چندان مفید نیستند و هیچ اهمیت خاصی ندارند. این واقعا کاری است که با آن انجام می دهید ، اینکه چگونه پتانسیل آن را مهار می کنید و مزایای آن را استخراج می کنید. و این چیزی است که ما را هیجان زده می کند.
بحث و گفتگو در مورد داده ها اغلب به چگونگی انتقال داده ها از حالت خام ، تصفیه نشده به خرد انجام می شود و مدل های مختلفی برای توصیف این روند استفاده می شود. با این حال ، موردی که ما بیشتر از همه دوست داریم جعبه پنج مرحله ای ساده است (به زیر مراجعه کنید). نمودار به طور مرتب نشان می دهد که چگونه داده ها فی نفسه دارای ارزش نیستند بلکه آنچه شما با آنها انجام می دهید نیستند.
داده به خرد
در این نمودار ، "داده" با یک سری نقاط تصادفی نشان داده می شود که می تواند معنی داشته باشد - یا هیچ چیز. بعدی "اطلاعات" است ، جایی که معنی یا رابطه بر داده های خام اعمال می شود. این با استفاده از رنگ های مختلف بر روی نقاط نشان داده می شود. "دانش" زمانی بدست می آید که بتوانیم اطلاعات را به خاطر بسپاریم ، به عنوان مثال جدول ضرب استاندارد یا زمان طلوع و غروب آفتاب در یک ماه خاص. وقتی دانش کسب می کنیم ، شروع به درک چیزها می کنیم و بین اطلاعات مختلف ارتباط برقرار می کنیم. با این حال ، در سطح "بینش" است که داده ها به طور جدی مفید می شوند. بصیرت توانایی ترکیب دانش برای دستیابی به درک عمیق یک مسئله است. با بصیرت ، چشم انداز "خرد" - توانایی استفاده از بینش برای تسهیل تصمیم گیری آگاهانه به وجود می آید.
از نظر تجاری ما خرد را به عنوان توانایی تبدیل داده به عمل در نظر می گیریم. اما نه عملی به خاطر عمل. برای اطمینان از بازگشت مثبت سرمایه گذاری ، باید بر اساس اطلاعات ، دانش و بینش بنا شود.